اشعار دفتر دیوانگی های یک روح مشوش

شاعر یوسف شیرمحمدی | دفتر شعر دیوانگی های یک روح مشوش | انتشار ۱۴ سال و ۴ ماه پیش

خوب بود میتوانستم کاسه سر خودم را باز کنم واین توده نرم خاکستری پیچ پیچ کله خودم را در اورده بیندازم دور، بیندازم جلوی سگ.(صادق هدایت،زنده به گور)

۱۶۷۵ بازدید
۸ رای
نظرتان را بنویسید ...
شاعر یوسف شیرمحمدی | دفتر شعر دیوانگی های یک روح مشوش | انتشار ۱۴ سال و ۳ ماه پیش

تو قهرمان رمان زندگی منی
چگونه میتوانی از این نقش دل بکنی

به واج واج وجودم قسم که وراجند
برای وصف تو ، تو معنی کلام منی

ببین که جلد کتاب

۷۰۷ بازدید
۱ رای
نظرتان را بنویسید ...
شاعر یوسف شیرمحمدی | دفتر شعر دیوانگی های یک روح مشوش | انتشار ۱۴ سال و ۴ ماه پیش

دیشب اسمت را در تولبار خاطراتم وارد کردم

تو رو سرچ میکردم

پیام امد دسترسی به این شخص مجاز نمیباشد

فیلتر شکن هایم از کار افتاده

۵۶۳ بازدید
۱ رای
نظرتان را بنویسید ...
شاعر یوسف شیرمحمدی | دفتر شعر دیوانگی های یک روح مشوش | انتشار ۱۴ سال و ۴ ماه پیش

یک استکان چایی، یک پاکت سیگار
یک بالش کوچک ،یک تخت ناهموار

یک مغز تو خالی،یک استخوان، یک پوست
یک روح اشفته ،یک ذهن ناهنجار

یک قلب بی سنگر، از

۱۰۵۶ بازدید
۵ رای
نظرتان را بنویسید ...
شاعر یوسف شیرمحمدی | دفتر شعر دیوانگی های یک روح مشوش | انتشار ۱۳ سال و ۲ ماه پیش

دوباره میام سراغت، با یه حس سبز و تازه

با همه دیوونگی هام، با یه بوس بی اجازه

دیگه این خیلی مهم نیست، حس ما عشقه یا عادت

هر چی هست پاک و قشنگ

۷۴۳ بازدید
۵ رای
نظرتان را بنویسید ...
شاعر یوسف شیرمحمدی | دفتر شعر دیوانگی های یک روح مشوش | انتشار ۱۳ سال و ۱۰ ماه پیش مراسم تشیع جنازه ، ایمان و شک

باید تو را بوسید
-
-
باید تو را بوسید
و گذاشت کنار

گاهی از حماقت تو عکس می گیرم و قاب چشمانم می کنم

پلک هایم از خنده تلخی روده بر می شون

۸۷۰ بازدید
۱ رای
نظرتان را بنویسید ...
معرفی نگارگر
تبلیغ